خیلی دلم گرفته
امروز سه شنبه 29 اسفند 402 هستش
امسال خیلی سال خوبی از لحاظ مالی ، ارتقا شغلی و بهبود سلامتی و برای خانوادم هم سال خوبی همراه با سلامتی و خوشحالی و موفقیت بودش
برای 403 سه تا کار رو در نظر دارم ، که نتیجش رو تو سال 404 میبینم
دیگه واقعا تصمیم گرفتم که تا سال 404 به ازدواج فکر نکنم ،و تمرکزم رو بذارم روی این سه تا کار.
سه تصمیم خیلی خوبی گرفتم و تنها ایرادی که بهش وارد هستش اینه که ممکنه بعد از 404 هم نتونم تا چند وقت ازدواج کنم که دیگه واقعا برام مهم نیست.
برای همه آرزوی سلامتی ، خوشحالی و موفقیت در کنار خانواده ی محترمتون دارم
محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت | مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست | |||
گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی | گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست | |||
گفت: میباید تو را تا خانهی قاضی برم | گفت: رو صبح آی، قاضی نیمهشب بیدار نیست | |||
گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم | گفت: والی از کجا در خانهی خمار نیست | |||
گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب | گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست | |||
گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان | گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست | |||
گفت: از بهر غرامت، جامهات بیرون کنم | گفت: پوسیدست، جز نقشی ز پود و تار نیست | |||
گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه | گفت: در سر عقل باید، بی کلاهی عار نیست | |||
گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بی خود شدی | گفت: ای بیهودهگو، حرف کم و بسیار نیست | |||
گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را | گفت: هوشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست |
امروز خیلی حالم خوبه ، خیلی خوبم